جدول جو
جدول جو

معنی شریح حضرمی - جستجوی لغت در جدول جو

شریح حضرمی
(شُ رَ)
ابن یزید ابوحیوه الحضرمی الحمصی المؤذن. تابعی از حضارمۀ مصر. او از ارطاه بن المنذر و صفوان بن عمر روایت دارد و پسر وی حیوه و کثیر بن عبید و ابوحمید قوهی از او روایت کرده اند. شریح ثقه است و وفاتش به سال 203 هجری قمری بوده است. (یادداشت مؤلف). واژه ی تابعی ریشه در پیروی دارد و در تاریخ اسلام به کسانی اطلاق می شود که از صحابه پیامبر تبعیت کردند و دانش و سنت ایشان را آموختند. این افراد نه تنها ناقلان حدیث بودند، بلکه بنیان گذاران اولیه مکاتب فقهی و تفسیری نیز محسوب می شوند. بسیاری از بزرگان دینی قرون اولیه، شاگردان مستقیم تابعین یا از شاگردان شاگردان آنان بودند.
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(شُ رَ)
ابن هانی بن یزید حارثی. مردی شجاع و مبارز و از سپه سالاران نامی و یاران وفادار حضرت علی (ع) در جنگ جمل بود. وقتی که روز حکمیت پیش آمد و حضرت علی ابوموسی اشعری را انتخاب کرد همراه وی چهارصد تن برگزید که ریاست آنان را شریح بعهده داشت. وی به سال 78 هجری قمری در حال جنگ در سیستان کشته شد.
لغت نامه دهخدا